از شغلتان متنفرید؟ پنج گام برای خروج از شغلی که دارید و انجام کاری که علاقه دارید
اگر از شغل فعلیتان خسته شدهاید، اگر نمیتوانید راهی پیدا کنید (یا راهی وجود ندارد) که از شغل فعلیتان لذت ببرید، اگر گیر رئیسی بداخلاق افتادهاید که شما را درک نمیکند، اگر دیگر انگیزهای ندارید برای این که صبحها از رختخواب خود جدا شوید، خیلی نگران نباشید! کافی است از خودتان ابتکار عمل نشان دهید و خودتان رئیس خودتان شوید.
چگونه؟ ما در این نوشته، پنج گامی را به شما معرفی میکنیم که خود را از وضعیت فعلی جدا کنید و علاقهمندیهای خود را دنبال نمایید.
گام اول: لفظ «کار» را از روی کار بردارید
سعی کنید بفهمید که دوست دارید چه کاری را انجام دهید. از خودتان بپرسید که چهچیزی وجود دارد که میتوانید انجام دهید بدون این کهحس کار کردن داشته باشید؟ از خودتان بپرسید که حاضرید چه کاری را انجام دهید بدون این که پولی دریافت کنید؟اگر به جواب رسیدید به شما تبریک میگوییم، کافی است همان را در قالب کارهای ارائه دهید.
به عنوان مثال اگر به مطالعه علاقهمندید، مسیر شغلی شما میتواند ویرایش پیشنویس متون یا خلاصهسازی متون طولانی باشد. یا اگر عاشق طراحی هستید، چرا از همین استعداد خود استفاده نکنید؟
پدران ما فکر میکردند که شغل را باید با هدف تضمین امنیت آینده و «یه آب باریکه» انتخاب نمود و آنچه که افراد بدان علاقه دارند را باید بگذارند به عنوان سرگرمی برای آخر هفتهها. خوب، چه نیازی است که کماکان ما هم با همین طرز تفکر ادامه دهیم؟ بیشترین زمان بیداری شما صرف کار کردن میشود، پس تلاش کنید که از این زمان لذت ببرید. نگران نباشید، خیلی سخت نیست، فقط چهار گام بعدی را دنبال کنید.
گام دوم: مهارتهایتان را تقویت کنید
فرض کنید که متوجه شدهاید که به طراحی، بازاریابی، نویسندگی یا هر کار دیگری علاقهمند هستید، چه طور میخواهید این علاقهمندی خود را به یک شغل قابل اتکا تبدیل کنید؟ در ابتدا، باید در آن حوزه به سطح قابل قبولی از مهارت دست یابید.
خوشبختانه، امروزه منابع، کلاسها و دورههای آموزشی حضوری و اینترنتی به وفور وجود دارند و شرکت در آنها در هیچ زمانی آسانتر از الآن نبوده است. به عنوان مثال شما میتوانید برنامهنویسی را در سایتهایی نظیر Udemy و Codeacademy در یاد بگیرید. به همین ترتیب وبسایتهای بسیار دیگری در همین حوزه و حوزههای دیگر نظیر طراحی، نویسندگی و … وجود دارد.
ىرواقع، مشکل بزرگی که وجود ندارد، نبودن منابع آموزشی نیست، بلکه محدود بودن زمان است؛ این که بتوانید در این برنامهی شلوغتان زمانی را برای تقویت مهارتهایتان پیدا کنید. و این دستیافتنی نیست مگر این که زمانی که به دیدن تلویزیون، چرخیدن در شبکههای اجتماعی، و از این دست فعالیتها اختصاص میدهید را محدود کنید. از منابع و کلاسهای آموزشی استفاده کنید و سپس تمرین کنید و تمرین کنید و تمرین کنید. این تنها راهی است که بتوانید کاری که به آن علاقه دارید را آن قدر خوب انجام دهید که مردم بخواهند برای آن به شما پول بپردازند.
گام سوم: شما چه کسی هستید؟ واقعا!
زمانی که در مهارتهای خودتان از تسلط کافی برخوردار شدید، وقت فکر کردن به این موضوع است که چگونه خودتان و توامندیهایتان را معرفی نمایید.
اندکی در مورد خودتان تفکر و تعمق کنید و سعی کنید که شخصیت کسبوکاری خودتان را پیدا نمایید. این همان هویت برند شماست و دیگر فقط در مورد شرکتهای بزرگ معنا ندارد. شما باید بفهمید که چه چیزی خدمت شما را منحصربهفرد و خواستنی میکند. آیا خدمات شما سریعتر یا شخصسازیشدهتر از خدمات رقبایتان است؟ میخواهید که مخاطبانتان شما را با عنوان «دوستداشتنی» و «باحال» بشناسند یا «با پرستیژ» و «رسمی»؟ مشتریان شما چه کسانی هستند و شما چگونه میتوانید برای مشکلات و چالشهای ایشان راه حل ارائه نمایید؟
نمیخواهیم بگوییم که این گام، گام راحتی است. اما، گامی است ضروری، چرا که تا زمانی که ندانید راجع به چه چیزی میخواهید صحبت کنید، نمیتوانید به گام بعدی بروید.
گام چهارم: برند خود را بسازید
خوب، حالا که تعمق و تأمل در مورد خودتان را انجام دادید، وقت آن فرا رسیده است که این را به اطلاع دنیا برسانید! نیاز است که برند خود را داشته باشید، و آن را از پشت بام خانهتان داد بزنید و به کل دنیا معرفی کنید.
جای خوشبختی است که امروزه ابزارهای بسیاری وجود دارد که در این زمینه به شما کمک میکند. شما میتوانید با استفاده از گوشی تلفن همراه خود کلیپهای ویدئویی معرفی بسازید و آن را در رسانههای متفاوت آنلاینی که وجود دارند منتشر کنید. یا این که از صفحات فیسبوک، پروفایل لینکداین، و وبسایت شخصی خود استفاده نمایید.
اگر احساس میکنید، مهارتهای مورد نیاز برای بازاریابی خدماتتان را ندارید، کارآفرینان دیگری را فضای مجازی یا حقیقی پیدا کنید که به شما کمک کنند. از افرادی مثل خودتان بخواهید که برایتان لوگو طراحی کنند، متنی برای تبلیغات شما بنویسند، و برند وبسایت شما را خلق نمایند.
گام پنجم: مشتریان خود را بیابید
و بالاخره، نوبت ارتباطات است. نه فقط با افرادی که بخواهند به شما پول پرداخت کنند، شما به افرادی هم نیاز دارید که به شما کمک کنند تا کسبوکارتان را بنیان بگذارید، کمتر تنها بمانید، و بهرهوری بیشتری داشته باشید.
رسانههای اجتماعی در این خصوص نقشی اساسی دارند. بحثهایی را کلید بزنید و یا در بحثهای موجود مشارکت کنید تا از دیگران یاد بگیرید و تخصصهای خود را پایهگذاری نمایید. از اجتماعهای آنلاین برای ارتباط با مشتریان خود و همچنین سایر کارآفرینان در سرتاسر دنیا استفاده نمایید. افرادی را پیدا کنید که بتوانید از راهنماییها و مشاورتهایشان استفاده کنید و در نهایت هم از آموختههای خود در اختیار تازهکارها قرار دهید.
توجه داشته باشید که قطعا آیندهی کار به اجتماع برمیگردد. قطعا موانع قدیمی از بین خواهند رفت، شرکتها به سمت آنلاین شدن پیش میروند و خواهند رفت، و سلسلهمراتبها و فرآیندهای ناکارآمد حذف خواهند شد – پس برای پیدا کردن همدیگر و کمک کردن به همدیگر در جهت رسیدن به موفقیت کوشا باشید.
شما به کارتان علاقه دارید؟ یا به دنبال راهی برای گریز از آن هستید؟ مشتاقانه منتظریم که نظرات شما را در این مورد بدانیم.
سلام راهنمایتون خیلی عالی بود،،،راستش منم دارم سایت میزنم ولی تا بحال سایت خوبی مثل سایت شما ندیدم ،من با تمام وجود آماده همکاری باشما هستم و مایه افتخار خود میدانم با چنین سایتی همکاری کنم